بر اساس یک نظرسنجی جدید موتورهای جستجو، مردان در بازاریابی جستجو به طور متوسط ​​26 درصد بیشتر از زنان درآمد دارند.

به طور خاص، درآمد مردان به طور قابل توجهی بیشتر از زنان در پست های ارشد است.

علاوه بر این، داده‌ها نشان داد که زنان بیشتر از مردان اخیراً شغل خود را تغییر داده یا ترفیع دریافت کرده‌اند، که نشان‌دهنده ریزش مداوم در بازار کار است.

این مقاله عمیق‌تر به یافته‌های کلیدی این نظرسنجی می‌پردازد و پیامدهای آن را برای متخصصان و سازمان‌ها در مناطق مورد بررسی بررسی می‌کند.

به طور کلی، مردان 26 درصد بیشتر از زنان درآمد داشتند. علیرغم پیشرفت در برابری جنسیتی و تعداد فزاینده متخصصان بازاریابی زن بسیار شایسته و واجد شرایط، این یک مشکل فراگیر باقی مانده است.

درآمد مردان 26 درصد بیشتر از زنان است
  • مردان: 105250 دلار
  • زنان: 83265 دلار

این نتایج، بر اساس حجم نمونه 267 نفری، نشان می‌دهد که نابرابری جنسیتی در پرداخت‌ها همچنان یک مسئله پایدار در مناطق مورد بررسی است.

این شکاف دستمزد را می توان به ترکیبی از عوامل نسبت داد، از جمله:

  • تعصبات سیستمیک
  • عدم شفافیت در سیاست های جبران خسارت
  • عدم حضور زنان در نقش‌های رهبری ارشد

درآمد مردان در مناصب ارشد نزدیک به 30 درصد بیشتر از زنان است. با ادامه آخرین نتیجه، متوجه شدیم که مردان در پست های ارشد نزدیک به 30 درصد بیشتر از زنان در نقش های مشابه درآمد دارند.

درآمد مردان در مناصب ارشد نزدیک به 30 درصد بیشتر از زنان است.

این داده ها نشان می دهد که برای پست های ارشد و مدیریتی، متوسط ​​حقوق مردان 7 درصد بیشتر از زنان بود:

  • مردان: 81032 دلار
  • زنان: 75793 دلار

با این حال، شکاف به طور قابل توجهی در میانگین حقوق برای پست های سطح معاونت / C افزایش یافت:

  • مردان: 154905 دلار
  • زنان: 121,305 دلار

یعنی 28 درصد تفاوت.

چرا نابرابری؟ این یافته‌ها، بر اساس حجم نمونه 128 نفری، نشان می‌دهد که نابرابری درآمد اغلب از تعصبات سیستمی ریشه‌دار، تبعیض در محل کار و هنجارهای فرهنگی ریشه‌دار که به نفع مردان در نقش‌های رهبری است، ناشی می‌شود.

همچنین می‌تواند با اثر «سقف شیشه‌ای» تشدید شود، جایی که زنان با موانع نامرئی برای پیشرفت روبرو هستند و در نتیجه در پست‌های مدیریتی بالا حضور ندارند.

در نتیجه، شکاف دستمزد جنسیتی در نقش‌های ارشد، عدم تعادل قدرت جنسیتی در سازمان‌ها را تداوم می‌بخشد و اصول انصاف و فرصت‌های برابر را تضعیف می‌کند.

55 درصد از زنان در 12 ماه گذشته ترفیع یا تغییر شغل داده اند، در مقابل 47 درصد از مردان. نتایج نظرسنجی نشان می‌دهد که زنان بیشتر از مردان اخیراً شغل خود را تغییر داده یا ترفیع دریافت کرده‌اند.

زنان اخیراً نسبت به مردان شغل خود را تغییر دادند / ارتقا یافتند.

داده‌ها نشان می‌دهد که در میان پاسخ‌دهندگان، 55 درصد از زنان در سال گذشته ترفیع یا شغل خود را تغییر داده‌اند، در مقایسه با 47 درصد از مردان.

به طور خاص، 20 درصد از زنان این کار را در 6 ماه گذشته انجام داده اند، در حالی که 33 درصد این کار را در 6 تا 12 ماه گذشته انجام داده اند. در مقابل، تنها 19 درصد مردان در 6 ماه گذشته و 28 درصد در 6 تا 12 ماه گذشته این کار را انجام داده اند.

این نتایج بر اساس حجم نمونه 267 نفری است و نشان می‌دهد که زنان ممکن است در جستجوی فرصت‌های رشد شغلی فعال‌تر باشند یا ممکن است با نرخ بالاتری نسبت به مردان جابجایی را تجربه کنند.

با این حال، دلایل متعددی نیز وجود دارد که می تواند از تغییر شغل زنان با سرعت بیشتری نسبت به مردان حمایت کند.

  • تعادل زندگی کاری: زنان اغلب سهم نامتناسبی از مسئولیت های مراقبت از کودکان و اعضای سالخورده خانواده را بر عهده دارند. در نتیجه، آنها ممکن است به دنبال شرایط کاری انعطاف‌پذیرتر یا تمرکز بر خانواده‌های خود، نیاز به ترک شغل داشته باشند.
  • شکاف دستمزد جنسیتی: زنان ممکن است از شکاف مداوم دستمزدها ناامید شوند و شغل خود را ترک کنند تا فرصت‌های بهتر و عادلانه‌تری را در جای دیگری دنبال کنند.
  • فقدان فرصت های پیشرفت: اثر “سقف شیشه ای” می تواند پیشرفت شغلی زنان را محدود کند و منجر به ناامیدی و تصمیم برای جستجوی چشم انداز بهتر در شرکت ها یا صنایع دیگر شود.
  • تبعیض و آزار و اذیت در محل کار: تجارب تبعیض، سوگیری یا آزار مبتنی بر جنسیت می‌تواند یک محیط کاری خصمانه ایجاد کند و زنان را وادار کند تا مشاغل خود را در جستجوی مکان‌های کاری فراگیرتر و حمایت‌کننده‌تر ترک کنند.
  • وقفه های شغلی: زنان بیشتر به دلایل خانوادگی، مانند مرخصی زایمان، وقفه های شغلی می گیرند، که می تواند بر ثبات شغلی و تصدی طولانی مدت آنها تأثیر بگذارد.
  • سیستم های پشتیبانی ناکافی: بسیاری از محل‌های کار فاقد سیاست‌ها و سیستم‌های حمایتی کافی هستند که به چالش‌های منحصربه‌فرد پیش روی زنان، مانند مرخصی زایمان، کمک‌های مراقبت از کودکان، و ترتیبات کاری انعطاف‌پذیر رسیدگی کند.

مردان از نقش های فعلی خود کمی رضایت بیشتری دارند. بر اساس نتایج نظرسنجی، هم زنان و هم مردان سطوح بالایی از رضایت از نقش های فعلی خود را گزارش کردند. با این حال، زنان در مورد سطوح “رضایت شدید” در مقایسه با مردان اندکی بالاتر گزارش کردند:

  • از نقش خود بسیار راضی هستند: 27 درصد از زنان؛ 24 درصد از مردان
  • تا حدودی راضی: 45 درصد از زنان؛ 56 درصد از مردان

نسبت زنان و مردانی که بی طرف یا تا حدودی ناراضی بودند مشابه بود:

  • زنان: به ترتیب 11 و 14 درصد.
  • مردان: به ترتیب 10 درصد و 9 درصد.

تنها درصد کمی از مردان و زنان گزارش کردند که از نقش فعلی خود راضی نیستند.

زنان و مردان از نقش فعلی خود راضی هستند، مردان کمی بیشتر.

این نتایج، بر اساس حجم نمونه 267 نفری، نشان می دهد که به طور کلی، متخصصان در مناطق مورد بررسی از موقعیت فعلی خود راضی هستند، اگرچه ممکن است تفاوت های جزئی بین جنسیت ها وجود داشته باشد.

چرا مردان ممکن است رضایت بیشتری داشته باشند چند دلیل احتمالی:

  • دستمزد بالاتر: مردان به دلیل شکاف دستمزد جنسیتی به طور متوسط ​​بیشتر از زنان درآمد دارند. این مزیت مالی می تواند منجر به افزایش رضایت شغلی شود، زیرا ممکن است نسبت به کار خود احساس جبران نسبتاً خوبی داشته باشند.
  • فرصت های پیشرفت شغلی: مردان اغلب به احتمال بیشتری در سازمان‌ها ترفیع می‌گیرند و در موقعیت‌های رهبری قرار می‌گیرند، که می‌تواند به دلیل قدرت تصمیم‌گیری بیشتر، استقلال و احساس موفقیت منجر به افزایش رضایت شغلی شود.
  • مسئولیت های مراقبتی کمتر: در بسیاری از جوامع، مردان به طور سنتی مسئولیت های مراقبتی کمتری داشته اند، که به آنها اجازه می دهد بیشتر روی شغل خود تمرکز کنند. این می تواند منجر به احساس موفقیت و رضایت حرفه ای بیشتر شود.
  • نمایندگی بیشتر: مردان اغلب در صنایع مربوطه خود نمایندگی بیشتری می بینند که می تواند به احساس تعلق و اعتبار کمک کند و در نتیجه رضایت شغلی را افزایش دهد.
  • فرهنگ محل کار: مردان ممکن است موارد کمتری از تبعیض یا آزار جنسیتی را در محل کار تجربه کنند، که می‌تواند محیط راحت‌تر و حمایت‌کننده‌تری ایجاد کند و منجر به افزایش رضایت شغلی شود.
  • انتظارات اجتماعی: مردان ممکن است فشار کمتری را برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی خانوادگی تجربه کنند، زیرا هنجارهای اجتماعی در طول تاریخ نقش های مراقبت اولیه را به زنان اختصاص داده است. این ممکن است به آنها اجازه دهد بیشتر روی شغل خود تمرکز کنند و منجر به رضایت شغلی بالاتری شود.

در مورد داده ها داده ها بین 11 و 23 ژانویه جمع آوری شد:

  • 510 کل پاسخ – اکثر آنها به همه سؤالات پاسخ ندادند.
  • 65 درصد از آمریکای شمالی، 20 درصد از اروپای غربی و 13 درصد از جاهای دیگر.
  • همه نتایج حقوق و دستمزد بر اساس داده های افراد در آمریکای شمالی / اروپای غربی بود.



محتوا مارکتینگ

توسط psychen

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *