هدف هر بازاریاب PPC ارائه عملکرد بهبود یافته ماه به ماه است.
اما هنگامی که حساب Google Ads شما به خوبی مدیریت، بهینه سازی شده و در حال زمزمه شدن است، برای ادامه بهبود عملکرد به کجا باید مراجعه کنید؟
اغلب، حوزه بعدی تمرکز شما باید محتوا باشد – و هر چیزی که پس از کلیک مشتری روی تبلیغ شما اتفاق می افتد.
مشتریان ایده آل شما چه کسانی هستند؟
اگر آژانس هستید، اکنون زمان آن است که به مشتریان خود برگردید. خود را مجدداً با اهداف مشتری و انواع مشتریانی که می خواهند هدف قرار دهند آشنا کنید.
اغلب گفتن این کار آسان تر از انجام آن است. هنگامی که از مشتریان جدید در مورد مشتری ایدهآل خود در حین ورود خود میپرسیم، دریافت این پاسخها (و مشابه) غیرمعمول نیست:
“هر تولید کننده باید محصول ما را داشته باشد.”
“مشتریان در ابتدا واقعاً محصولات ما را درک نمی کنند، اما هنگامی که می بینند می دانند که به آن نیاز دارند.”
“هر شرکتی با بیش از 50 کارمند می تواند از ابزار ما بهره مند شود.”
این نوع پاسخ ها پرچم قرمز هستند. هدف قرار دادن همه، هدف قرار دادن هیچ کس نیست.
کمک به مشتریان برای تعریف مشتری ایده آل خود
وقتی مشتری به طور کامل مشتری ایده آل خود را تعریف نکرده باشد، همه چیز از بین نمی رود.
میتوانید از Google Ads برای تست کردن کلمات کلیدی و انواع محتوا استفاده کنید که برای مشتری شما بهترین کار را دارد و سپس مشتری شما میتواند از این یافتهها برای تعریف بهتر مشتریان ایدهآل خود استفاده کند.
بنابراین، در این نوع سناریو، استراتژی برنامه Google Ads ما اغلب به این صورت است:
- به اصطلاحات کلیدی کلی تر متمایل شوید.
- وقتی عبارتهای جستجو را بررسی میکنیم، ببینید چه ظاهری دارد.
- این یافته ها را با مشتری به اشتراک بگذارید.
در عین حال، ما:
- برای ایده گرفتن، در صفحات فرود و محتوای رقبا تحقیق کنید.
- برای شناسایی مضامین و زوایای جدید برای آزمایش، به صحبت با مشتری ادامه دهید.
- به سوال پرسیدن، حفاری و یادگیری ادامه دهید.
در نهایت، از طریق این فرآیند، به دید واضح تری از مشتری ایده آل مشتری خواهید رسید.
سپس می توانید از آن شخصیت برای تقویت کلمات کلیدی خوب و خاص، پیام های تبلیغاتی و محتوای آن مشتریان استفاده کنید.
شناسایی بهترین اصطلاحات برای توصیف محصولات
شما می توانید استراتژی های مشابهی را برای شناسایی عباراتی که مشتری ایده آل مشتری شما برای توصیف محصولات خود استفاده می کند دنبال کنید.
باز هم، می توانید از تحقیق و آزمایش برای ارائه گزینه های خوب برای آزمایش استفاده کنید.
شما باید تمام این کارها را انجام دهید – مشتری ایده آل مشتری خود و بهترین شرایط توصیف محصول را شناسایی کنید – زیرا غیرممکن است که یک تجربه خوب «پس از کلیک» ایجاد کنید که در غیر این صورت به سفر مشتری ادامه دهد.
اگر پیامهای پیشکلیک و محتوای پس از کلیک شما با هم هماهنگ نباشند، تبلیغات کمتر دیده میشوند و نرخ تبدیل شما پایین خواهد بود.
این می تواند منجر به نمره کیفیت پایین گوگل ادز شود، هزینه های هر کلیک شما را افزایش دهد و تعداد تبلیغات شما را حتی بیشتر کاهش دهد.
دریافت خبرنامه جستجوی روزانه بازاریابان به آن تکیه می کنند.
مثال: “هر آزمایشگاهی می تواند از روبات های ما استفاده کند”
بیایید به مثالی نگاه کنیم که چگونه این استراتژیها برای تعریف واژههای کلیدی و محتوای پس از کلیک میتوانند در عمل اجرا شوند.
فرض کنید از مشتری خود می خواهید محصول و مشتریان ایده آل خود را توصیف کند، و آنها پاسخ می دهند: “هر آزمایشگاهی می تواند از روبات های ما استفاده کند.”
با این می توانید دو راه بروید. (یا، به احتمال زیاد، هر دو روش به طور همزمان.)
برای ژنرال تقاضا به طور گسترده پیش بروید
یک گزینه این است که به طور گسترده شروع کنید و تولید تقاضا را هدف خود قرار دهید. بنابراین شما برای یک عبارت کلیدی گسترده مانند “اتوماسیون آزمایشگاهی” پیشنهاد می دهید.
این اصطلاح میتواند با کاربران نهایی (افرادی که در آزمایشگاه کار میکنند و از تجهیزات استفاده میکنند) و کسانی که مسئول خرید سیستمهایی برای پشتیبانی از آزمایشگاه هستند، طنینانداز شود.
هر دو طرف می خواهند کارایی آزمایشگاه را بهبود بخشند و هزینه ها را کاهش دهند اما ممکن است ندانند چه نوع محصولی به آنها در انجام این کار کمک می کند.
در این مورد، شما باید از این نوع کلمه کلیدی گسترده با محتوای آموزشی پشتیبانی کنید، مانند ویدیوها و کاغذهای سفید که نشان می دهد اتوماسیون آزمایشگاهی چگونه می تواند در برنامه ها و صنایع مختلف کار کند.
با این رویکرد، ممکن است سرنخ های فوری زیادی به دست نیاورید، اما آگاهی از برند مهمی را در بالای قیف ایجاد می کنید.
برای جذب تقاضا، محدود شوید
ممکن است متوجه شوید که اصطلاح گسترده ای مانند “اتوماسیون آزمایشگاهی” گران است. در این صورت، میتوانید آزمایش کنید تا دقیقتر شوید. بنابراین می توانید اصطلاحات دقیق تری را آزمایش کنید، مانند:
- بازوی رباتیک برای آزمایشگاه ها
- ربات پیپت کننده بصری
- کنترل کننده مایع رباتیک
شما همچنین می توانید “اتوماسیون آزمایشگاهی” را با یک اصطلاح مارک دار تعیین کنید. بنابراین، از چیزی مانند «اتوماسیون آزمایشگاه نام شرکت» یا «اتوماسیون آزمایشگاه با نام تجاری» استفاده کنید.
این استراتژی برای جذب سرنخ ها با ایده بسیار خوبی از آنچه که نیاز دارند خوب است.
اما برای اینکه این رویکرد کار کند، به محتوای پس از کلیک نیاز دارید که ارزشی را برای آن نوع خریدار احتمالی ارائه کند و با این مرحله از قیف همسو باشد.
بنابراین، برای مثال، این محتوا می تواند دقیقاً نشان دهد که چگونه یک ربات پیپتینگ می تواند گردش کار را بهبود بخشد و در زمان صرفه جویی کند. یا اینکه چگونه یک کنترل کننده مایع رباتیک می تواند خطای انسانی را به حداقل برساند و دقت را افزایش دهد.
به عبارت دیگر، شما محتوایی را ارائه می دهید که به رهبران اعتماد به نفس می دهد تا قدم بعدی را بردارند، با شما ارتباط برقرار کنند و در نهایت راه حل مورد نیاز خود را خریداری کنند.
بهینه سازی در «کلیک» متوقف نمی شود
کار بازاریابان جستجوی پولی هرگز انجام نمی شود. همیشه جا برای پیشرفت هست در بسیاری از حساب ها، جدید یا بالغ، این بهبود اغلب با ایجاد محتوای ارزشمند پس از کلیک به دست می آید.
حتی اگر مشتری شما 100% در مورد مشتری ایده آل خود یا نحوه توصیف آن مشتریان از محصولات خود آگاه نیست، تسلیم نشوید.
شما در حال حاضر ابزارهای مورد نیاز برای آزمایش ایده های مختلف را دارید – و به مشتری خود کمک می کنید تا به اهداف تجاری و جستجوی پولی خود برسد.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً سرزمین موتور جستجو نیست. نویسندگان کارکنان در اینجا فهرست شده اند.